ایکه ازمن دوریو باماغریبی میکنی..بادل سرگشته ام دائم فریبی میکنی..ماه تابانی ولی ازماگریزانی چرا؟باهمه راحت ولی باماپریشانی چرا..هرچه گفتم بادلم سرکن بدونش روزگار..حرف رانشنیده ودل بیشترشدبیقرار..من کجاودل کجاو دوری ودلدادگی..ازغمت خون به دلم شد..وای ازاین اوارگی..کاش میشددل به دریا میزدم ازدلو عشقش نداها میزدم..میخزیدازاندرونم غصه ها..باتوای سنگین دل من حرفها میزدم..شعرازفاطمه مقدم
:: برچسبها:
اشعارزیباوعاشقانه,